کد خبر: ۱۰۶۶۰
۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

مرتضی روحانی، جریان ساز پاتوق‌های هنری مشهد بود

محسن توسلی می‌گوید: استاد روحانی موجب یک جریان سازی هنری در مشهد شد. حتی بسیاری از هنرمندان بزرگ که در تهران ساکن بودند، هروقت به مشهد می‌آمدند حتماً سری به استاد هم می‌زدند.

مراسم گشایش نمایشگاه آثار مرتضی روحانی و یادمان چهلمین روز درگذشت این نقاش پیشکسوت مشهد با عنوان «نقش ماندگار» عصر شنبه در نگارخانه رضوان برگزار شد.

این مراسم قرار بود در زمان حیات استاد و برای نکوداشت وی در بیستم مهر برگزار شود، اما درگذشت استاد در اواخر شهریور موجب شد دوستان و شاگردانش تصمیم بگیرند در روز‌های نزدیک به چهلم وی دور هم جمع شوند و همانند پاتوق‌هایی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در مغازه کوچک او در بازارچه سراب تشکیل می‌دادند، یاد این هنرمندرا گرامی بدارند. 

در این مراسم، خانواده او و بسیاری از چهره‌های شناخته شده هنر مشهد در رشته‌های خوشنویسی، نقاشی، گرافیک و موسیقی حضور داشتند و به ذکر خاطراتی از وی پرداختند.

 

تبادل آرای مختلف هنری در آتلیه هنری استاد روحانی

محسن توسلی، هنرمند خوشنویسی و نقاشی خط مشهدی و از دوستان و شاگردان مرحوم مرتضی روحانی، مسئولیت هماهنگی برای برگزاری نمایشگاه و یادمان استاد را بر عهده داشته است.

او درباره این برنامه می‌گوید: آثاری از مرحوم که در این نمایشگاه به نمایش درآمده اند، توسط گروهی از دوستانش در سه مرحله انتخاب شده اند. همچنین فکر کردیم بد نباشد آثاری از دوستان و شاگردانی را که با وی مراوده داشتند نیز به نمایشگاه اضافه کنیم. 

در نهایت، هشتاد اثر انتخاب شد که ۶۳ اثر آن‌ها از استاد و هفده اثر نیز از دوستان و شاگردان وی هستند. بخشی از آثار او که در نمایشگاه به نمایش درآمده اند، حاصل سفر‌ها و بازدیدهایش از طبیعت و مکان‌های تاریخی مانند رباط‌ها و کاروان سرا‌ها هستند. بقیه آثار نیز حاصل کارگاه‌های غیررسمی است که او با دوستان و شاگردان خود در آتلیه شخصی اش تشکیل می‌داد.

این هنرمند با اشاره به اینکه زندگی استاد را از چند جنبه می‌توان بررسی کرد، می‌گوید: حدود شش دهه پیش جریان هنری قوی در مشهد وجود نداشت و حتی هنرمندان به صورت جزیره‌ای فعالیت می‌کردند. در این شرایط استاد نقاشان را به دل طبیعت می‌برد و موجب یک جریان سازی هنری در مشهد شد. شروع این تحول از آتلیه هنری این هنرمند فقید واقع در بازارچه سراب روبه روی بیمارستان شاهین فر رقم خورد.

او ادامه می‌دهد: استاد روحانی شاگردان تأثیرگذار زیادی را با گرایش‌های مختلف هنری تربیت کرد؛ از جمله محمود موحد که هنرمندی آوانگارد بود و مرحوم اتحاد جوادیان که یک هنرمند نگارگر و به شدت سنتی بود. هرکدام از شاگردان وی به راهی رفتند. این طور نبود که وی بخواهد خودش را دیکته کند و به دنبال مریدپروری باشد.

در محافل او هرکسی آزاد بود نظرش را بگوید و انتقاد کند. این محیط پویا موجب رشد و بالندگی در خیلی از هنرمندان رشته‌های مختلف در مشهد شد. حتی بسیاری از هنرمندان بزرگ که در تهران ساکن بودند، هروقت به مشهد می‌آمدند حتماً سری به استاد هم می‌زدند.

توسلی درباره سبک و شیوه مرتضی روحانی در نقاشی می‌گوید: وی تحت تأثیر سبک نقاشان روزگار خود، از جمله یک نقاش ارمنی به نام خالقیان بود که چند دهه پیش از روسیه به مشهد آمده بود و روی شیشه کار می‌کرد. او ابتدا از رنگ و فرم آثار چاپ شده در کتاب‌هایی که آن زمان از روسیه می‌آمدند، اقتباس می‌کرد و سپس به تدریج به دل طبیعت می‌رفت و طبیعت را بزرگ‌ترین آموزگار خود می‌دانست.

 

استاد مرتضی روحانی جریان ساز در پاتوق‌های هنری مشهد بود


در پاتوق هنری استاد به روی همه هنرمندان باز بود

امیرحسن روحانی، فرزند زنده‌یاد روحانی که در حیطه تهیه کنندگی برنامه‌های رادیو فعالیت می‌کند، درباره شکل گیری ایده برگزاری این مراسم می‌گوید: «اواخر سال ۱۴۰۲، در یک جلسه کاری با مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری درباره یافتن راه‌هایی برای مطرح کردن مکتب هنر رضوی، تصمیم گرفتیم که مراسم نکوداشتی برای پدر برگزار کنیم.

پدر چند سالی بود که به دلیل سکته قلبی بیمار بود و توانایی انجام برخی امور روزمره را نداشت. حتی آن اواخر با دست چپ نقاشی می‌کشید و خوشنویسی می‌کرد. این پیشنهاد به صورت جدی اوایل امسال در حضور پدرم مطرح شد و قرار شد نمایشگاه در ابتدای پاییز برگزار شود تا بسیاری از دانشجویان هنر حضور داشته باشند.

پدر همان جا چندین بار گفتند: اگر تابستان باشد بهتر است، چون فکر نکنم من تا مهر ماه زنده باشم. به هر حال، قرار شد مراسم نکوداشت بیستم مهر برگزار شود. اما اواخر شهریور، پدر در بیمارستان بستری شد و بعد از چند جراحی متأسفانه از دنیا رفت. پس از آن، بنا بر این شد که به مناسبت چهلم وی این مراسم برگزار شود.

استاد روحانی شاگردان تأثیرگذار زیادی را با گرایش‌های مختلف هنری تربیت کرد

او با یادآوری خاطرات خود از پاتوق هنری استاد روحانی می‌گوید: اوایل دهه۶۰، آتلیه پدرم به محل تجمع هنرمندان مشهد تبدیل شده بود. عصر‌ها خوشنویسانی مانند مرحوم حبشی زاده و برخی نقاشان به آنجا می‌آمدند و تبادل نظر می‌کردند. بعد‌ها این تجمعات سامان دهی شد و یک روز در هفته می‌آمدند و تا صبح روز بعد به خلق اثر مشغول می‌شدند و درباره سبک‌های هنری با یکدیگر هم اندیشی می‌کردند.

در واقع، آن آتلیه مرکز انتقال تجارب و نقد آثار هنری بود. به ویژه سال‌های ۶۷ و ۶۸ که برخی شهر‌های ایران در جنگ بمباران شده بودند، هنرمندانی که از تهران و دیگر شهر‌ها به مشهد آمده بودند نیز در این محافل شرکت می‌کردند. برای مثال، در خوشنویسی، معین الکُتاب از اصفهان آمده بود و آتلیه پدر را پاتوق هنری خود قرار داده بود. او در آنجا خط می‌نوشت و سبک‌های خوشنویسی را با دیگر خوشنویسان بررسی می‌کرد. از این حیث، یک جریان تأثیرگذار در شناخت مکتب‌های هنری به وجود آمده بود.

روحانی می‌افزاید: آن موقع در میان هنرمندان چیزی به نام سبک جایگاه چندانی نداشت. در این حد بود که مثلا اثری را وقتی با قلم درشت کار می‌کردند، می‌گفتند امپرسیون است، اما اینکه امپرسیونیزم چیست و چرا به وجود آمده، چندان برای عموم جامعه هنری شناخته شده نبود. به ویژه که آن زمان دانش آموختگان دانشگاهی زیاد نبودند و هنرمندان به صورت پراکنده چیز‌هایی را از استادان قبلی شان شنیده بودند. 

آن جلسات که بعد‌ها با حضور دانش آموختگان دانشگاه برگزار می‌شد، موجب شناخت مکاتب هنری در مشهد شد. بسیاری از استادان پیشکسوت که به دلیل نداشتن شناخت از این مکاتب نسبت به آن‌ها موضع داشتند، نیز کم کم آن‌ها را پذیرفتند.

او ادامه می‌دهد: در آن دوره، نگارخانه‌های معدودی که در مشهد وجود داشتند، نمایشگاه‌های هنری را برگزار می‌کردند، ولی محفل و پاتوق دائمی که همیشه به روی هنرمندان باز باشد و آن‌ها بتوانند در آن بنشینند و با هم صحبت کنند، کمتر وجود داشت. آتلیه پدرم یکی از معدود محافلی بود که هنرمندان رشته‌های مختلف تجسمی مانند نقاشی، خوشنویسی و موسیقی در آن رفت وآمد داشتند.

روحانی بیان می‌کند: دوره اوج این پاتوق‌ها در دو برهه زمانی بود؛ یکی در دهه۶۰ و دیگری در دهه۷۰. دهه۷۰ زمانی بود که سبک‌های هنری به واسطه دانش آموختگان هنر شناخته شده بودند و حالا دیگر محافل به صورت انتقال تجربه برگزار می‌شدند. برای مثال، تعدادی از هنرمندان با هم قرار می‌گذاشتند که به مسیر مشهد به سرخس بروند و از هرچه رباط و آثار تاریخی وجود داشت، نقاشی کنند.

 

استاد مرتضی روحانی جریان ساز در پاتوق‌های هنری مشهد بود

 

جریان سازی هنری در مشهد توسط خطاط آرم آستان قدس

یادمان و نمایشگاه آثار مرتضی روحانی با همت و تلاش مؤسسه آفرینش‌های هنری برگزار شده است. امیرمهدی حکیمی، مدیرعامل این مؤسسه که خود از شاگردان وی بوده و در دوره نوجوانی به پاتوق هنری استاد رفت وآمد داشته، از رسالتی می‌گوید که مؤسسه آفرینش‌های هنری برای گرامیداشت هنرمندان مشهد، به ویژه کسانی که آثاری را با موضوع رضوی خلق کرده اند، دارد.

او بیان می‌کند: مرتضی روحانی یکی از چهره‌های برجسته هنر‌های تجسمی در مشهد بود که از چند دهه پیش از انقلاب و پس از آن، چند جریان هنری را در این شهر پیش برد. او به عنوان هنرمند آثار زیادی را خلق کرد، از جمله نقاشی‌های وی از امام خمینی (ره) که در راهپیمایی‌های قبل از انقلاب استفاده می‌شد. همچنین نقاشی‌هایی که او از شهدا در جریان جنگ تحمیلی می‌کشید، امروز به یادگار مانده است.

حکیمی ادامه می‌دهد: وجه دیگر شخصیت استاد، نقش وی در تربیت هنرمندان تأثیرگذار در حوزه‌های مختلف خوشنویسی، نقاشی و گرافیک و جریان سازی هنری است که او به وجود آورد. در روزگاری که پاتوق جریان سازی برای هنرمندان تجسمی در این شهر وجود نداشت و دستگاه‌های فرهنگی رسالت خود را ایفا نمی‌کردند، مغازه کوچک مرحوم روحانی در بازارچه سراب این نقش را ایفا می‌کرد و صبح تا شب و گاهی شب تا صبح به روی هنرمندان باز بود تا جریان هنر را در مشهد زنده نگه دارد.

او می‌افزاید: بزرگداشت استاد روحانی همچنین از جهت نقشی که وی در طراحی آرم آستان قدس داشت، برای ما مهم است. چنان که پس از انقلاب، آرم آستان قدس رضوی توسط شاگرد وی محمود موحد طراحی و خوشنویسی عبارت «آستان قدس رضوی» زیر آرم نیز توسط زنده‌یاد روحانی انجام شد.

جامعه هنری به این پاتوق‌ها نیاز دارد و این پاتوق‌ها در تاریخ هنر و ادبیات، همیشه جریان ساز بوده اند

مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی تأکید می‌کند: امیدوارم این رویداد مشوق جامعه هنری و پیشکسوتان باشد و اهمیت شاگردپروری را به آن‌ها یادآوری کند. زیرا چنین پاسداشت‌هایی می‌تواند مسیر هنر را گرم‌تر کند و به کسانی که توان پاتوق سازی و جریان سازی دارند، نگاه بیفزاید.

جامعه هنری به این پاتوق‌ها نیاز دارد و این پاتوق‌ها در تاریخ هنر و ادبیات، همیشه جریان ساز بوده اند. برای مثال در مشهد، پاتوق‌های ادبی مانند انجمن ادبی سراچه در دهه بیست و سی شمسی و انجمن فرخ چنین نقشی داشته اند. در همه جای دنیا نیز هنر زاییده پاتوق‌ها و انجمن هاست.

او می‌افزاید: در این گعده‌ها رابطه استاد و شاگردی شکل می‌گیرد و این رابطه است که فرد را تربیت می‌کند. با آموزش ترمی و واحدی نمی‌توان هنر را به نسل بعد منتقل کرد. این شیوه در خوشنویسی و بسیاری از هنر‌های سنتی ما همچنان وجود دارد، ولی متأسفانه فضای مدرن همه چیز را تحت تأثیر قرار داده است و فکر می‌کنیم اگر سر کلاس برویم، چند ترم بگذرانیم و نمره بگیریم، هنر برای ما اتفاق می‌افتد. در این شیوه ممکن است تکنیک یاد بگیریم، اما روح خلاقیت و شیوه زیست هنرمندانه به ما منتقل نمی‌شود.



* این گزارش دوشنبه ۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۴۵ روزنامه شهرآرا صفحه هنر چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44